شعری از رهبر جاکشان جهان

ما غنی سازیِ گه در چرخۀ دين ميکنيم
چاشنیِ بمبمان را نفرت و کين ميکنيم

سيف و ساطور و سر و سنج و سپاه و سم مار
صور اسرافيل و سگ را هفت سين ميکنيم

پست و رنديم و دغلبازيم و چون روباه پير
کارهای پر خطر پاچين و ورچين ميکنيم

گرچه تنبان را گرو در نزد شيطان مينهيم
کارهای آنچنانی نيز با چين ميکنيم

در زمين باورِ يک امت از گاو و الاغ
گوز ميکاريم و از آن گه بار خورجين ميکنيم

از برای مؤمنانِ خوش خيالِ بی خرد
مُهرشان را از پهن، تسبيح سرگين ميکنيم

نعلبندانی چو ما را مادر گيتی نزاد
خر مگس را در هوا هم نعل و هم زين ميکنيم

(حضرت آيت الله خامنه ای) ملخص به علی بافوری

محمد را علی بهتر شناسد

سال ترکی

ترک مخمور چشم و زیبا روی

سال را نام داده چسغانئیل

عجبم این تصادف است یا که قران

یا که طرحی بُوَد ز اسرائیل

................

سال چینی

سال چینی اگر به نام سگ است

ریشه از وفا و عشق آمده است

راز و رمزش ز رمل و اسطرلاب

جلوه سال بر طبایع بشر است

................

سال ملا

از کرامات شیخ علی بافوری

محمد را به نام سگ شناسد

گو تو خوش باش ما که میدانیم

محمد را علی بهتر شناسد

دوش

دوش ديدم که اجانب به در خانه زدند
کيرشان را به به دم رهبر فرزانه زدند

کيرها با دو پر و بال مجهز بودند
لشکری بود که بر امت بی خايه زدند

يادش ازعهد شباب آمد و لذت می برد
رحمتی را که به پيرانه به پيرايه زدند

خوش خوشش آمد و تکبير دمادم می گفت
کز چه اين مائدهء لطف خدا مايه زدند

کيرها در دهنش چون رطب شيرين بود
به به ش بود که بر رطب ما خامه زدند

تا بگايند همه ايل و تبارش را نيز
خيمه را در بر طوبی همه در سايه زدند

جهل اين امت نادان همه را عذر بنه
خانهء دين ز خريت همه بی پايه زدند

فهم چون بار خرد را نتوانست کشيد
مفت گفتند و سخنها همه بی مايه زذند

باور خر چو پيازی است که با بی مغزی
لايه بر لايه نهادند و بر لايه زدند

شبهای برره

دیشب جمال ماهت در ماه دیده بیدَن
گویا فضانوردان در ماه ریده بیدَن